پاییـــــز
شب هـای ملال آور پاییـــــز است
هنگام غزل های غم انگیــــز است
گویی همه غم های جهــــــان امشب
در زاری این بارش یکریــــز است
ای مرغ سحــــر ناله به دل بشکن
هنگامه آواز شــــــــباویز است
خاکســتر خاموش مبیــــــن ما را
باز آ که هنوز آتش ما تیــز است
این دست که بر گـــردن ما کردند
هش دار که با دشنه خـون ریز است
برخیــــــز و بزن بر دف رسوایی
فسـقی که در این پرده پرهیز است
سهــل است که با سایـه نیامیزند
ماییم و همین غم که خوش آمیز است
شب هـای ملال آور پاییـــــز است
هنگام غزل های غم انگیــــز است
گویی همه غم های جهــــــان امشب
در زاری این بارش یکریــــز است
ای مرغ سحــــر ناله به دل بشکن
هنگامه آواز شــــــــباویز است
خاکســتر خاموش مبیــــــن ما را
باز آ که هنوز آتش ما تیــز است
این دست که بر گـــردن ما کردند
هش دار که با دشنه خـون ریز است
برخیــــــز و بزن بر دف رسوایی
فسـقی که در این پرده پرهیز است
سهــل است که با سایـه نیامیزند
ماییم و همین غم که خوش آمیز است
0 Comments:
Post a Comment
<< Home